کد مطلب:34023 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

کتاب لغت نهج البلاغه











الفاظ نهج البلاغه از چنان زیبایی و شگفتی و طراوت و حلاوت برخوردار است كه پویسته مورد توجه وسرچشمه ی ادب و مایه ی جوشش فرهنگ اسلامی بوده است. شیخ محمد عبده درباره ی لغات نهج البلاغه در مقدمه ی شرح خویش می نویسد:

«باید توجه داشت كه در این كتاب به علت دور بودن آن از زمان ما و جدا شدن اهل زبان از ریشه ی اصلی آن، الفاظی می یابی كه در عین آنكه وحشی نیستو جمله ها پیچیدگی ندارد، بهنظر ما غیر مانوس و با تركیبهای پرمغز و مشكل است كه بسا فهم و دریافت استفاده كنندگان از این كتاب شریف در هنگام رسیدن به مفهوم پاره ای از

[صفحه 349]

مفردات و مضامین بازماند و متوقف شود كه این امر مربوط به ضعفی در لفظ یا سستی در معنا نیست، بلكه فقط به علت كوتاهی فهم خواننده از دریافت آن است.»[1].

همین سهل ممتنع بودن الفاظ نهج البلاغه سبب شده است كه شارحان نهج البلاغه در ابتدا به شرح لغاتو مشكلات الفاظ و تبیین شگفتیهای این گوهرهای دریای نهج البلاغه بپردازند و البته كتنابهای لغت خاص نهج البلاغه كمتر تدوین شده است، ولی در هر صورت این كار امری ضروری است و از جمله این آثار كتابهای زیر است:

1. حل لغات نهج البلاغه، تالیف مولوی اعجاز حسین هندی.[2].

2. قاموس خ، تالیف محمد علی شریقی، در چهار مجلد كه براساس اشتقاق لغات تنظیم شده و واژه ها به یاری كتابهای لغت و شروح نهج البلاغه توضیح داده شده است.[3].

3. سیری در فرهنگ لغات نهج البلاغه، تالیف كریم زمانی جعفری، كه واژه ها براساس ترتیب الفبایی متداول و نه اشتقاقی معنا شده است.[4].


صفحه 349.








    1. شرح نهج البلاغه عبده، ج 1، ص 13.
    2. الذریعه، ج 14، ص 116، مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 259.
    3. ن. ك: محمد علی شرقی، قاموس نهج البلاغه، چاپ دوم، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1366 ش. ج 1، ص 7.
    4. ن. ك: كریم زمانی جعفری، سیری در فرهنگ لغات نهج البلاغه، چاپ اول، انتشارات كیهان، 1367، ش. تذكرات مولف در آغاز كتاب.